کیاناکیانا، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 18 روز سن داره

خاطرات بهار زندگیمان کیاناجان

واکس دوماهگی دختر دلبندم

کیانا جان ، باید واکس دوماهگیتو 29 آبان میزدی ولی چون مامان جون روضه داشت مجبور شدم دو روز دیر تر واکسنتو بزنم. ساعت 8 صبح در اصفهان ، درمانگاه حضرت علی  قبل رفتن از خانه بهت نیم سی سی قطره استامینافن دادم ، خانم دکتر یه قطره خوراکی بهت داد و مامان جون شما را در بغل گرفته بود و خانم دکتر واکسنتو در ران پای چپت زد  یه کم گریه کردی و مامان جون آرومت کرد و من هم سریع بهت شیر دادم. بعد واکسن اومدیم خونه مادر و خاله روی پات کمپرس آب سرد میزاشت و نزدیک ساعت 12 که اثر استامینافن داشت میرفت دخترم کلی بی قراری کرد  و من تا 24 ساعت هر چهار ساعت یک بار قطره استامینافون بهت دادم و فرداش هر شش ساعت بهت قطره استامینافن دادم و روی پ...
1 آذر 1395

اولین سفر کیانا جان

دختر عزیزم امروز من و بابایی و مادر و مامان جون شما را آوردیم اصفهان، تو ماشین راحت خوابیدی. ما دو هفته اصفهان موندیم و سه روز روضه خونه مادر بود و سه روز روضه خونه مامان جون و دختر نازم خیلی آروم بود. کیاناجانم امیدوارم اولین سفرت بهت خوش گذشته باشه.   ...
19 آبان 1395

تولد مامان کیانا جان

دختر عزیزم ، امروز تولد مامانی بود و ما کلی از دخترم عکس گرفتیم و برای کیانا جان هم جشن یک ماهگی اش را گرفتیم.(البته پنج روز از جشن یک ماهگیت می گذرد ) شب بابایی برای مامانی تولد در سفره خانه سنتی پاتریس گرفت و بابا اسحق و مادر و مامان جون ، ما خانواده 3 نفری را در این مراسم همراهی کردند.   ...
4 آبان 1395

سوراخ کردن گوش خانوم دخترم

کیانا جان امروز یک ماهه شدی و من و بابایی و مامان جون شما را بردیم مطب دکتر کهن تا گوشت را سوراخ کنیم. مامان جون بغلت کرده بود و وقتی گوش اولت را  سوراخ کرد کمی گریه کردی و برای سوراخ کردن گوش دومت کمی استقامت کردی و کمی گریه کردی و بعد آروم شدی و خداراشکر دیگه بی تابی نکردی. (ساعت 2:20 بعدازظهر گوشت سوراخ شد و فیلمش هم بابایی ازت گرفته)   ...
29 مهر 1395

روز عاشورا

باباجون مصطفی و خاله و مامان جون از اصفهان اومدن و ما امروز  همگی با هم رفتیم شاهچراغ دخترم کمی بیدار شدی و دوباره خوابیدی و وقتی اومدیم خونه همش خوابید...   ...
21 مهر 1395

حمام

امروز برای اولین بار به کمک مادر دختر نازم را حمام کردم و دخترم خیلی عاشق آب هست و اصلا گریه نکرد. کیانا خانوم بعد از حمام حسابی خوابید.   ...
19 مهر 1395

زردی دختر دلبندمان

دکتر تشخیص داد که دخترم کمی زردی داره و به علت گروه خونیت زردیت دیرتر پایین می آید و ما برایت مهتابی کرایه کردیم و 24 ساعت زیر مهتابی بودی و سرانجام بعد از چند روز زردیت پایین آمد. دیدن دخترم در این وضعیت برایم خیلی سخت بود و علاوه براین زردیت با مهتابی کامل پایین نیامد و نیاز شد که قطره خوراکی بخوری و دو روز شیر من را نخوردی و بهت شیر خشک دادیم ولی بالاخره به امید خدا زردیت خوب شد. ...
4 مهر 1395