کیاناکیانا، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره

خاطرات بهار زندگیمان کیاناجان

چهارمین سالگرد عقد مامان و بابا

کیانا جان خوشحالم که امسال جمع دو نفره ما را سه نفره کردی و عشق را در جمع ما چندین برابر کردی. امسال سالگرد عقدمان را چون اصفهان بودیم اونجا گرفتیم و مراسممان را در سیتی سنتر اصفهان گرفتیم و در این جشن سه نفره بابا مصطفی و مامان زهرا وخاله نیلوفر ما را یاری کردند. دخترم خوشحالم که خدا بهترین پرنسس دنیا را به ما داد ...
23 خرداد 1396

اولین تجربه قطار

دخترم نازنینم الان شما هشت ماه و سیزده روزه هستی که ما تصمیم گرفتیم با قطار به اصفهان بیاییم ولی قطار تا شهرضا میومد و بابا جونم مصطفی و مامان زهرا و خاله نیلوفر اومدن شهرضا دنبالمون. سفر ما دو هفته طول کشید و شما با همه احساس غریبی می کردی و فقط می خواستی بغل مامان یا بابا باشی و کم کم با همه آشنا شدی. چون شبها افطاری دعوت بودیم شما هم طبق روالت نمی خوابیدی و تا آخرین لحظه بیدار می بودی. رفتیم پل خواجو و بابا مصطفی پاهات رو زد تو آب اولش گریه کردی ولی بعدش برای آب ذوق می کردی و دوست داشتی تو آب بمونی   ...
15 خرداد 1396

هشت ماهگی کیانا خانوم

دختر نازنینم هشت ماهگیت مبارک کیانا در این یک ماه(از هفت ماهگی تا هشت ماهگی) تغییرهای زیادی کردی و کلی شیطون و خوردنی شدی. دخترم در این ماه دیگه یادگرفتی که کامل چهاردست و پا بری و راههای خانه را پیدا کردی و تا صدای ما را میشونی سریع خودت را به اون مکانی که ما هستیم می رسانی. قبلاً برای اینکه از حالت چهار دست و پا تغییر وضعیت به حالت نشسته بدهی ، روی دستت تکیه می زدی البته تعادل نداشتی و سر می خوردی ولی الان راحت روی دستت تکیه می زنی و کم کم یاد گرفتی که دستت را به گهواره بگیری و روی زانوهایت بایستی در هفت ماه و 28 روزگی توانستی بدون تکیه گاه دستت راحت از حالت چهار دست و پا به حالت نشسته تغییر وضعیت بده...
30 ارديبهشت 1396

princess kiana

خانوم گلم امروز با کلی ذوق لباست رو با اسم قشنگت ، زیباترش کردم. کیانا جان، مامان کلی برات برنامه ها داره اینم یکیش بود. (شما الان هفت ماه و بیست و شش روزت هست.) ...
26 ارديبهشت 1396

اولین پارک بادی دختر نازم

دختر گلم امروز که هفت ماه و سیزده روزه هستی که با مادر مرضیه رفتیم پارک بادی و دخترم کلی بازی کردی و همونجا هم خوابت برد. (همه ی این وسایل رو قبلاً هم دیده بودم و هم استفاده کرده بودم ولی هیچ موقع لذتی مثل امروز که دخترم در کنارم بود نداشت ، کیانای عزیزم تو بی نظیری) داریم می ریم پارکککککککک هورا رسیدیممممممم پرنسس نازم چشمای معصوم و نازش رو بسته و خوابیده ...
15 ارديبهشت 1396