کیاناکیانا، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 7 روز سن داره

خاطرات بهار زندگیمان کیاناجان

پرنسس خانوم یازده ماهه شد

1396/5/31 20:52
180 بازدید
اشتراک گذاری

دختر نازنینم یازده ماهگیت مبارکککککمحبتمحبت

کیانای دلبندم شما در این ماه کلماتی مثل: بابا ، مامان ، من ، عمه ، دَدَ ،آنا ، نه ،رو به زبون میاری و ما هم کلی برات ضعف می کنیم. شبها وقتی بیدار میشی سریع میگی مامان و منم با کلی قربون صدقه رفتنت دوباره خوابت می کنم.بغل میتونی چند ثانیه ای بایستی (آخر ماه تونستیا) وقتی ذوق ما رو میبینی خودتم ذوق زده میشی.بوس کافی یه قابلمه یا بطری دستت باشه تا چند دقیقه ای مشغول بستن درب قابلمه یا بطری هستیآرام کابینت ها و پیشکش ها را باز می کنی و تمام وسایل رو بیرون میریزیخسته بازی حلقه و بازی توپ و سرسره و ساختمان سازی رو هم یادگرفتی البته زیاد سرگرم باشون نمیشیخندونک به راحتی از مبل یا تخت پایین میاییتشویق یکی از دندونهای بالاتم زده بیرونمنتظر به مامان مرضیه و بابا اسحق هم کلی وابسته شدی چشمک تلفن رو بر می داری و شروع به صحبت های نامعلومی می کنی بوسکلا در این ماه کلی بامزه و خوردنی شدیمحبتمحبت

اتفاقی که در این ماه افتاد: کیانا خانوم مامانی داخل پوره سیب زمینی ات گردو ریخت و شما با خوردن آن شروع به سرفه کردی و بعد چشمت باد کرد و ما سریع بردیمت دکتر و آمپول و شربت ضد حساسیت بهت دادن و شما فردای اون روز خوب شدی. بهت پنیر هم دادم دور دهنت قرمز شد فکر کردم شاید حساسیت داشته باشی، باید حتما یه آزمایش پروتئین گاوی بدهی تا مطمئن شم حساسیت داری یا نه.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)