دومین تجربه رفتن به عروسی
عسل مامان و بابا؛ امشب که شما ده ماه و پانزده روزه هستی برای دومین بار به مراسم عروسی دعوت شدی. داماد پسر عمو بابایی هست(عمو حسن)عروس خانوم هم دختر عمه بابایی هست(خاله رویا). ما به اتفاق مامان جون زهرا و باباجون مصطفی و خاله نیلوفر و باباجون اسحق و مامان جون مرضیه و عمه وحیده رفتیم باغ گیلاس برای مراسم عروسی. کیانا جان از اول تا موقع شام خواب بودی ولی موقع شام بیدار شدی و هم خوابت میومد و هم میخواستی بیدار باشی
تا اومدیم خونه تقریبا ساعت چهار صبح بود
به مامان جون زهرا یه ایده دادم که برای شب یه لباس شیک برات آماده کنه و مامانی هم برات آماده کرد و فوق العاده شدددددد
اینم عکس لباس و پرنسس نازنین ما؛؛؛ بی نظیر بودی🤗
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی